• وبلاگ : پروانه وار
  • يادداشت : ديگر هيچ اميدي باقي نمانده است
  • نظرات : 18 خصوصي ، 60 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    تو برايم عاشقانه خواندي از شبهايت و من بي اراده ، ميان گرگ و ميش آسمان عاشقت شدم . حتي اگر ستاره هايم را بگيرند ، باز هم تو را بي بهانه تمنا خواهم کرد . پروانه ي قشنگ من ! من ! با خيال تو نوازش نسيم را ميخرم و به ياد تو پناه مي گيرم زير بال پروانه ها . اگر نگاه تو با من باشد مي شود نسيم رانگاه کرد ، سنجاقک را خنداند ، گريه ي برگ را ديد و اشک شوق را در چشمان پروانه کاشت . با تو ميشود شب را آينه باران کرد وبه باران خنديد .

    پروانه جان سلام

    متن بسيار زيبائي بود . اما من دوست دارم كه شاهد اميد تو به زندگي باشم نه نا اميدي و ياس .