خيلي وقت که يه بغضي تو صدامه

خيلي وقت که يه آهي تو نگامه

خيلي وقت حتي اشک هم قهر با من

تک و تنها تو قفس اسير اين تن

خيلي وقت خنده هام خيال و روياست

آرزوهام چون حبابي روي درياست

خيلي وقت که شب هام نوري نداره

توي آسمون مي گردم واسه ديدن ستاره

خيلي وقت گلدون ها بدون آب اند

ماهي ها انگاري عمريه تو خواب اند

سلام مرسي كه خبرم كردي

آپت مهشره

خيلي قشنگه

موفق باشي

باي

سلام پروانه ي عاشق

شعر با احساس و دلنشيني بود . اميدوارم شوق رسيدن ، هميشه بالهاي تو را به پرواز بخونه و طعنه ي خورشيد و يخهاي زمستان ، نتونند جلوي پروازت را بگيرند .

آرزومند آرزوهات : پروانه

باز من ماندم و بيابان بي آب و علف

چه خوش بود آن آخرين سراب

قشنگ بود و غم افزا

پروانه سوخت

شمع گر گرفت

گل ماتم

سلام رفيق

اين منم بي تفاوت

تو طنين شعر عاشقانه‏اي .... هممچو روح شادي زمانه‏اي

محششششششر نوشتي

به ملاقات آمدم .. ببين كه دل سپرده داري.. چگونه عمري از احساس عشق شدي فراري

نگاهم كن دلم را عاشقانه هديه كردم.. تو دريا باشو من جويبار عشقو بر تو جاري.. من ازپروانه بودنها ...من از ديوانه بودنها... من از بازي يك شعله سوزنده كه آتش زده بر دامان پروانه نمي ترسم ... من از هيچ بودنها ... از عشق نداشتنها .. از بي كسيو خلوت انسانها مي ترسم

راستي چي شد چه جوري شد اينجوري عاشقت شدم

سلام پروانه

مطلب طعنه خورشيدواقعا زيباست

شاد زي

گفتي : چو خورشيد زنم سوي تو پر

چون ماه ، شبي ميکشم از پنجره سر

اندوه که خورشيد شدي تنگ غروب

افسوس که مهتاب شدي وقت سحر

سلام رفيق /

به اين فكر كن كه بتوني يه پروانه باشي كه بي بال حداقل بپره

و بال هاش وابسته نيست

بدرود

سلام پروانه جونم

شعرت خيلي قشنگ بود