به ملاقات آمدم .. ببين كه دل سپرده داري.. چگونه عمري از احساس عشق شدي فراري
نگاهم كن دلم را عاشقانه هديه كردم.. تو دريا باشو من جويبار عشقو بر تو جاري.. من ازپروانه بودنها ...من از ديوانه بودنها... من از بازي يك شعله سوزنده كه آتش زده بر دامان پروانه نمي ترسم ... من از هيچ بودنها ... از عشق نداشتنها .. از بي كسيو خلوت انسانها مي ترسم
راستي چي شد چه جوري شد اينجوري عاشقت شدم