پروانه وار
87/5/26 :: 7:21 عصر
نگاهت میکنم ،
برایت میگریم ،
صدایت میکنم
یا مهدی
انگاه که با ارزوی امدنت به سقف نیلی زمین مینگرم نگاه چشمان منتظرم را ببین ،
انگاه که برای شنیدن تک تک قدمهایت لحظه شماری میکنم صدای محزون قلب بی قرارم را بشنو. انگاه که وجودم مملو از نفس هایی است که هر دم به امید بوی تو در سینه ام به جریان میافتد بگذار اندکی عطر گرد و غبار قدمهای تو به انان روح زندگی بخشد.
بگذار بگویم بگذار بگویم یا مهدی در کوی تو به انتظار نشسته ام تاکه روزی نسیم ازادی را برای قلب محزونم به ارمغان بیاوری ،تا که روزی که با برق تیغ پر التهابت بنیان شب را به لرزه در اوری ،منتظرم تا روزی تو بیایی و جویبار حسرت را از چشمان تک غنچه های ازادی بزدایی.
تا که روزی که بیایی و دگر ان روز پروانه پر و بالش سوخته نباشد.
خانه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
RSS
:: کل بازدیدها ::
165230
:: بازدید امروز ::
23
:: بازدید دیروز ::
6
:: پیوندهای روزانه::
:: درباره خودم ::
:: لینک به وبلاگ ::
:: دوستان من ::
عاشق آسمونی:: وضعیت من در یاهو ::
:: اشتراک در خبرنامه ::
:: فهرست موضوعی یادداشت ها ::
حرفهای پروانه ای[32] . درد دلهای پروانه ای[26] . فصل امید[4] .
:: مطالب بایگانی شده ::
آرشیو میهن بلاگ
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
بهار 1388
تا قبل شهریور 1389
:: موسیقی وبلاگ ::